سلام همراهان، شب زیبای ماه خدا به خیر و به کام!
امروز آخر جلسه اخلاق، قریب به این مضامین به زبونم جاری شد:
چرا ما انتظار تشنگی نمیکشیم؟ چرا مواظبیم که در ماه رمضون، یه وقت خدایی نکرده تشنمون نشه و غش و ضعف نکنیم؟
چرا وقتی میریم خونه و یا در جلسه ضیافت افطار یا مهمونی دور هم میشینیم، فورا میگیم: امروز تشنه ات هم شد یا نه؟ کیا تشنشون شد امروز؟ وقتی تشنت میشه چه میکنی؟ چرا اول صبح ها بیشتر تشنمون میشه؟ راستی چی بخوریم سحری که تشنمون نشه؟
بابا بسّه دیگه!
ما دیگه کی هستیم؟
تنها امام تشنه لب ما بنا به اخبار مشهور، حضرت اباعبدالله الحسین سلام الله علیه بود. چرا با از زیر کار دررفتن و تنبلی، از اینکه اندکی شبیه امام حسین بشیم در میریم؟
تشنگی، موضوع همه روضه های کربلاست اما چرا یا نمیذاریم تشنمون بشه و فورا جلوگیری میکنیم و یا اگه تشنمون شد به رفع عطش فکر میکنیم نه به اینکه چه آثاری در تشنگی هست که بعضی عُرفا اصلا روزه میگرفتن به عشق تشنگی و ضعفش!!!
چه سِرّی در تشنه لبی هست که وقتی تشنه میشیم و له له میزنیم، خیلی میچسبه بگیم: السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفانئک...
بچه ها! جلسات صبح ها تقریبا بیست دقیقه است که شاید بتونم ضبط کنم و بذارم در وبلاگ. اما من بلد نیستم چطوری میذارن در وبلاگ. خیلی راحت و با در نظر گرفتن محدودیت زمانی بنده، اگه بتونید راهنمایی کنین، شاید بشه یه کاریش کرد.
التماس دعا / یاحسین